*** موشک شهاب-۳***

*** موشک شهاب-۳***

همه چیز درباره سیستمهای موشکی
*** موشک شهاب-۳***

*** موشک شهاب-۳***

همه چیز درباره سیستمهای موشکی

راکت رداستون


راکت رداستون



راکت رداستون (به انگلیسی: Redstone) یا با نام کامل‌تر (به انگلیسی: PGM-11 Redstone) راکتی بود که اولین ماهوارهٔ ایالات متحده، اکسپلورر ۱ را به فضا پرتاب کرد. این راکت توسط تیمی به مدریت ورنر فون براون، که در آن زمان برای ارتش آمریکا درپایگاه فورت بلیس، تگزاس مشغول به کار بود، ساخته شد. در سال ۱۹۵۰، تیم به توپخانهٔ ردساتون در هانتسویل، آلاباما مهاجرت کرد، جایی که ارتش ایالات متحده فعالیت‌های راکت‌سازی خود را متمرکز کرده‌بود. این توپخانه در زمان جنگ جهانی دوم، برای تولید ترکیبات شیمیایی و آتش‌زا مورد استفاده قرار گرفته‌بود. نام راکت به رنگ سنگ‌ها و خاک در هانتسویل بازمی‌گردد.

طراحی و ساخت


در هانتسویل، آلمانی‌ها به تیم متخصص موشک آمریکایی ملحق شدند و با هم مرکز کنترل موشک‌های هدایت‌شونده را به وجود آوردند. در آن‌جا این تیم مشغول کار بر روی موشک‌هایی بود که بتوانند بر تهدیدهای جنگ سرد شوروی غلبه کند. معروف‌ترین موشک آنجا در تاریخ ۸ آوریل ۱۹۵۲ ساخته و نام رسمی رداستون بر آن گذارده شد. [۲]
ویژگی‌ها

رداستون موشکی با دقت بالا، سوخت مایع، زمین به زمین و فرزند مستقیم راکت فاو-۲ آلمان بود. موتور سوخت مایع موشک الکل و اکسیژن مایع را می‌سوازند و تراستی برابر با ۷۵۰۰۰ پوند (حدود ۳۳۳۶۱۷ نیوتون) ایجاد می‌کرد. طول آن حدود ۷۰ فوت (۲۱ متر) و قطر آن برابر با ۶ فوت (۱.۸) متر بود. در برن‌اوت، زمانی که سوخت به طور کامل به مصرف می‌رسید، سرعت آم به حدود ۳۸۰۰ مایل در ساعت (۶۱۶۶ کیلومتر در ساعت) می‌رسید. برای هدایت، از سیستمی کاملاً اینرسیایی به همراه یک سکوی ژیروسکوپی ثابت، رایانه، یک نوار پیش‌برنامه‌نویسی شده برای مسیر پرواز و سیستم کنترل مسیر با ارسال سیگنال برای تغییر مسیر دستی. برای کنترل موشک هنگام افزایش ارتفاع، رداستون از از باله‌های دم و سکان‌های آن و پره‌های کربنی نصب شده در اگزوز راکت استفاده می‌کرد.


پرتاب


اولین راکت رداستون در ۳۰ اوت ۱۹۵۳ از پایگاه نظامی پرتاب موشک، در کیپ کاناورال، فلوریدا پرتاب شد و حدود ۸۰۰۰ یارد (۷۳۱۵) متر مسافت را طی نمود. سی‌وشش مدل دیگر تا سال ۱۹۵۸ پرتاب شدند. ۱۶ تا از آن‌ها توسط توپخانهٔ رداستون و بقیه توسط شرکت اتوموبیل‌سازی کرایسلر ساخته شده‌بودند. در ۱۶ مه ۱۹۵۸، سربازان آماده به جنگ، اولین موشک رداستون را به صورت رسمی شلیک کردند. این موشک سپس توسط ارتش ایالات متحده در ماه ژوئن به آلمان منتقل شد و در پایگاه‌های آمریکا در آلمان قرار گرفت.

موشک بالستیک قدر-110/





موشک بالستیک قدر-110/


قدر-110 موشک بالستیک با برد متوسط است که توسط ایران طراحی و ساخته شده است.برخی منابع به برد 2500 تا 3000 کیلومتری این موشک اشاره کرده اند با این تفاسیر این موشک توان ضربه زدن به دورترین نقاط اروپا را داراست و بیش از 70 درصد اسیا را در تیرس توان موشکی ایران قرار می دهد.


ایران این موشک را اولین بار در رژه نیروی مسح خود در سالروزه  حمله عراق به ایران به نمایش جهانیان گذارد.

قدر-110 نسخه ی بهبود داده شده ی موشک معروف ایرانی شهاب 3 است.این موشک بر خلاف شهاب 3 از موتوری 2 مرحله ای بهره می جوید که توانایی رسیدن به بردی 2500 تا 3000 کیلومتر را برای ان فراهم می اورد.اعتقاد بر این است که موتور اول این موشک سوخت مایع و موتور دوم این موشک از سوخت جامد بهره می برد.

ایران در سال 2005 میلادی طراحی موتور جدیدی با سوخت جامد را به پایان رساند و بنابر منابع نا معتبر احتمالا از این موتور در طراحی گروهی از موشک ها از جمله Ghadr-110,Ghadr-110A,Ghadr-101 مورد استفاده قرار گرفته است.

البته برخی از وجود دو نسخه از موشک قدر نام برده اند که نسخه دوم ان با نام Ghadr-110 A  نامگذاری شده و از موتوری سه مرحله ای سود می برد.از دیگر تفاوت های این نسخه و نسخه A این موشک می توان به طول 19 الی 20+ متری این موشک نسبت به طول 17.5 متری نوع اول اشاره کرد.

منابع غربی طبق سیاست خود موشک قدر را به یک موشک چینی با نام M-18 ارتباط داده و قدر-110 را نوع ارتقا داده شده این موشک چینی معرفی کرده و اعلام داشته موشک های شاهین پاکستان هم در زمره ی این گروه از موشک ها قرار می گیرند.

موشک قدر-110 قابلیت مانور  بهتری را نسبت به شهاب 3 دارا می باشد و زمان آماده سازی آن برای شلیک نسبت به نسخ های اولیه شهاب 3 پایین تر بوده و در حدود 30 دقیقه می باشد در حالی که در نسخه های اولیه شهاب این زمان بالغ بر چندین ساعت بود. سر جنگی این موشک ماسوره انفجاری، ضربتی و مجاورتی است و به صورت عمود پرواز شلیک می‌شود.

بسیاری از منابع غربی این ساخت این موشک را تلاش مخفیانه ایران برای تولید شهاب 4 و دستیابی به موشک هایی با برد بلندتر عنوان ساختند اما ایران این اطلاعات را بارها تکذیب و عنوان کرده است که برنامه ای برای تولید موشک هایی برا برد بیشتر از 2000 کیلومتر را ندارد.

این موشک به همت متخصصین داخلی و در صنایع موشکی شهید همت طراحی و تولید شده است.

 

نظر نویسنده:

با اینکه مسئولین وزارت و صنایع دفاعی ایران بر برد 2000 کیلومتری موشک های ایرانی تاکید می کنند ولی از شواهد موجود می توان نتیجه گرفت ایران برای دستیابی به موشک هایی با برد بالای 3000 کیلومتر قدم های بلندی را برداشته و توانایی رسیدن به برد 6000 کیلومتری را دارا میباشد.با توجه به ساخت و استفاده از موشک چندکلاهکه(MIRV) نظیر فجر-3 استفاده از این نوع کلاهک در دیگر موشک های ایرانی دور از ذهن نیست.ساخت موشک های متفاوت با بردی تقریبا یکسان شاید ترفندی از سوی ایران برای فریفتن کشورهای غربی و آزمایشات موشکی جدید در سایه ی نام هایی متفاوت با برد هایی یکسان باشد.از این قبیل موشک ها می توان به موشک جدید معرفی شده توسط ایران با نام عاشورا اشاره کرد.

 شایان ذکر است با توجه به آزمایش جدید موشکی ایران و پرتاب اولین کاوشکر به فضا توسط جمهوری اسلامی ایران میتوان بر رسیدن به برد 4000 کیلومتری و بیشتر موشک های ایرانی سهه گذاشت.



خصوصیات   Ghadr-110                                                 Ghadr-110A

عملکرد: موشک بالستیک میانبرد(IRBM)

سازنده: صنایع موشکی شهید همت

کشور سازنده: جمهوری اسلامی ایران

پیشرانه: موتور 2 مرحله ای/مایع-جامد                              موتور 3 مرحله ای

طول: 17.5 -  19 متر                                                        19 -  20+ متر

قطر: 1.4  متر

وزن پرتاب: +25000 کیلوگرم                                                 نامشخص

برد: 2000 - 2500 کیلومتر                                             2500 - 3000؟ کیلومتر

سیستم هدایت: نامشخص

سر جنگی: تک کلاهکه

کلاهک: 550-1150 کیلوگرم                                               550-760 کیلوگرم

سال ورود به خدمت: 2007

منبع: Missilethreat / globalsecurity/ janes

نویسنده:امیرحسام ملایی یگانه

موشک- موشک بالستیک - موشک کرو ز- موشک دوربرد -موشک ضد تانک -جنگنده-اف - 14- اف 22- اف-5 -اف-4- موشک هوا به هوا - موشک هوا به زمین - موشک هوا به زمین - موشک ضد موشک –موشک ضد جنگنده - موشک قاره پیما - موشک تاو-جنگنده سوخو- میگ - سوخو 30- سوخو 27-سوخو- 34-سوخو- 24-نیروی هوایی ایران - موتور  موشک –تامکت - میگ-21- میگ-23- نیروی هوایی- فناوری موشکی -شهاب 3-قدر-110-زلزال -موشک سفیر -اف-7- ماهواره امید - نیروی دریایی ایران-موشک های ایران-موشک-صنایع موشکی ایران-صنایع شهید همت-جنگنده های نیروی هوایی-تانک ذولفقار-تانک تی-72-سایت نظامی-صنایع موشکی-موشک های ایران-پیشرانه موشک-سوخت جامد-سوخت مایع-جنگنده-پدافند هوایی-ضد موشک اس-300-ضد موشک اس-400-missile-shahab 3-anti missile-su-30-su-27-su-24-mig-23

اولین پاسخ ایران به حمله نظامی: شلیک 600 موشک شهاب 3 به اسرائیل


 اولین پاسخ ایران به حمله نظامی:


شلیک 600 موشک شهاب 3 به اسرائیل



این گزارش همچنین مدعی است یگان های موشکی ایران که از رهگذر تولید انبوه موشک در کشورشان ، بسیار غنی هستند ، بر روی هر پایگاه نظامی آمریکا در عراق ، 10 الی 15 موشک را تنظیم و آماده شلیک کرده اند .

عصرایران - اگر ایران مورد حمله نظامی آمریکا یا اسرائیل قرار بگیرد ، اولین پاسخ فوری ایران ، شلیک 600 موشک به سمت اهدافی در اسرائیل خواهد بود .

به گزارش عصرایران (asriran.com) یک سایت خبری عرب زبان با اعلام این مطلب افزود: در حال حاضر 600 موشک ایرانی به سمت اسرائیل نشانه گیری شده است و این خبری است که مقامات ایرانی تمایل داشته اند از طریق واسطه های عربی و اروپایی در اختیار تل آویو قرار دهند . 

"الملف" افزود: ایران نه تنها تصمیم دارد در صورت حمله به خاکش دست به اقدام متقابل بزند بلکه تهدید کرده است که اگر هم پیمان منطقه ای اش ، سوریه، نیز مورد تهاجم قرار بگیرد ، موشک های شهاب 3 خود را شلیک خواهد کرد .
این موشک ها با برد دستکم 1300 کیلومتر قادر هستند به راحتی تمام نقاط اسرائیل از جمله نیروگاه اتمی دیمونا را هدف قرار دهند .

به نوشته این سایت، ایران در سال های اخیر شهاب 3 را پیشرفته تر کرده و دقت هدف گیری و قدرت تخریبی آن را تا حد قابل ملاحظه ای بالا برده و اکنون در حال کار بر روی پروژه شهاب 4 است ؛ هر چند که شایعاتی پرامون تکمیل شهاب 4 نیز منتشر شده است .

این گزارش همچنین مدعی است یگان های موشکی ایران که از رهگذر تولید انبوه موشک در کشورشان ، بسیار غنی هستند ، بر روی هر پایگاه نظامی آمریکا در  عراق ، 10 الی 15 موشک را تنظیم و آماده شلیک کرده اند .

ایرانی ها بارها اعلام کرده اند بر خلاف حکومت صدام ، در برابر هر گونه حمله ای به کشورشان واکنش سریع و قاطعانه ای خواهند داشت و منتظر راه های بیهوده ای مانند مداخله سازمان های بین المللی نخواهند بود .

عراق در ماجرای حمله نیروی هوایی اسرائیل 1981به نیروگاه اتمی اوسیراک در 18 کیلومتری بغداد که به تخریب این مجموعه هسته ای انجامید ، واکنشی نشان نداد .
همچنین در جریان اشغال این کشور و سقوط حکومت صدام نیز مقاومتی از سوی ارتش عراق صورت نگرفت و مهجمان به سادگی توانستند ظرف 23 روز به بغدا برسند .

الملف می نویسد: بر خلاف حکومت عراق ، نظامیان ایرانی به ویژه سپاه پاسداران ، اصرار دارند که اگر حمله ای علیه ایران صورت بگیرد ، باید به مهاجم و یاری دهندگان مهاجم تاخت . آنها اخیراً حتی در مقابل "تئوری حمله پیشدستانه آمریکا" از "تئوری دفاع پیشدستانه" سخن می گویند .

بنا به گزارش "الملف" ، آمریکایی ها ، تهدید ایران به اقدام متقابل را جدی می گیرند و از آنجا که نتوانسته اند ارزیابی دقیق از توانایی واقعی نظامی ایران داشته باشند ، "بسیار محتاط" عمل می کنند ؛ این درحالی است که آنها پیش از حمله به عراق ، توانستند در قالب بازرسی های سازمان ملل از بی خطر بودن ارتش عراق اطمینان حاصل کنند و با خیال آسوده سربازان خود را به این کشور بفرستند ولی اقدام مشابه درباره ایران برای آنها در حکم "قماری با آینده مه آلوده" است زیرا بازرسی های جهانی که آمریکا در نظر داشت به کل مراکز نظامی ایران تعمیم دهد و در مواردی هم موفق شد ، با روی کار آمدن رئیس جمهور احمدی نژاد ، به تاسیسات هسته ای ایران محدود شد و روش آزموده شده در عراق درباره ایران متوقف ماند .

پی‌جی‌ام-۱۷آ تور


پی‌جی‌ام-۱۷آ تور



پی‌جی‌ام-۱۷آ تور (به انگلیسی: PGM-17A Thor) یا داگلاس اس‌ام-۷۵ (به انگلیسی: Douglas SM-75)، موشک بالیستیک با برد متوسط نیروی هوایی ایالات متحدهٔ آمریکا بود. این محصول در دوران جنگ سرد برای حمل کلاهک‌های هسته‌ای به نقاط دوردست پیش از شوروی به وجود آمد. تور موشک باز دارندهٔ داخلی بود، چون درست در آن زمان نیروی هوایی روی موشک‌های بالستیک قاره‌پیما کار می‌کرد. مدل موشک بالیستیک با برد متوسط برای موشک‌هایی پیاده می‌شد که بردی کمتر از ۱۵۰۰ مایل داشتند و می‌شد آن‌ها را در پایگاهی در اروپا قرار داد. بریتانیای کبیر با قرار دادن این پایگاه‌ها در کشور خود موافقت کرد. چهار پایگاه تور به همین منظور بین سال‌های ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۳ در این کشور ایجاد شد. کنترل موشک‌ها بر عهدهٔ نیروی هوایی بریتانیا بود ولی کارمندان نیروی هوایی ایالات متحده کنترل کلاهک‌ها را بر عهده داشتند.



طراحی و ساخت

نیروی هوایی موشک‌های اس‌ام-۷۵ را به سرعت توسعه داد، به طوری که کل پروژه از زمان شروع ۱۹۵۶ تا پایان ۳ سال طول کشید. رقابت بین ارگان‌های وزارت دفاع در این امر بسیار موثر بود به طوری که ارتش ایالات متحده در همین زمان موشک ژوپیتر را طراحی کرد، موشکی سرانجام در اختیار نیروی هوایی قرار گرفت. سرعت بالای طراحی و ساخت موشک تور به علت شباهت بسیار آن به موشک بالستیک قاره‌پیمای در حال توسعهٔ اطلس بود، که در آن زمان در حال طراحی بود. موتورها، سیستم هدایت و کلاهک‌های موشک تور همگی از پروژهٔ اطلس نسخه‌برداری شده‌بودند و تنها بدنهٔ موشک از نو طراحی شده‌بود. بعد از سه آزمایش ناموفق، اولین پرواز موفقیت آمیز این موشک در سپتامبر ۱۹۵۷ اتفاق افتاد. ماه بعد شوروی ماهوارهٔ اسپوتنیک را به هوا پرتاب کرد. پرتاب ماهوارهٔ اسپوتنیک آمریکا را به واکنش واداشت و از همین رو رئیس‌جمهور دوایت آیزنهاور خواهان سرعت بخشیدن به ساخت این موشک شد.



طرز کار

اس‌ام-۷۵ موشکی تک‌مرحله‌ای با سوخت مایع بود. این موشک از اکسیژن مایع و کروزین به عنوان سوخت استفاده می‌کرد و قادر بود تا ارتفاع ۲۸۰ مایلی پرواز کرده و سپس کلاهک هسته‌ای خود را روی هدف خود رها کند. زمان آماده شدن موشک برای پرتاب حدود ۱۵ دقیقه از روی پایگاه روی زمین بود و زمانی که تا هدف طی می‌کرد حدود ۱۸ دقیقه بود.
استفاده در آینده

پس از کنارگذاشتن پروژه‌های موشک‌های بالستیک میان برد با تولید موشک بالستیک اطلس، نیروی هوایی از تور برای آزمایش‌های اتمی اتمسفری و موشک ضدماهواره استفاده می‌کرد. طراحی موشک تور در بسیاری از سیستم‌های حمل ماهوارهٔ ناسا و نیروی هوایی به کار رفته است.


کلاهک: وی-۴۹ کیلوتن تکی
موتور: یک راکت‌داین ال‌آر۷۹ با ۱۵۰۰۰۰ پوند تراست، دو راکت‌داین ال‌آر۱۰۱ (با تراست کم فقط برای جهت دهی به موشک ۱۰۰۰ پوند)
هدایت: کاملاً اینرسیایی
برد:۱۵۰۰ مایل
طول:۶۵ فوت
قطر:۸ فوت
وزن: ۱۱۰۰۰۰ پوند (پر از سوخت)


موشک ال جی ام-۱۱۸ پیسکیپر




موشک ال جی ام-۱۱۸ پیسکیپر



موشک ال جی ام-۱۱۸ پیسکیپر (حافظ صلح) (LGM-118 Peacekeeper) که با نام MX missile نیز شناخته می شود، یک موشک بالستیک قاره پیما می باشد که ساخت و توسعه آن از سال ۱۹۸۶ میلادی توسط ایالات متحده امریکا آغاز شده است. پیسکیپر موشکی با قابلیت هدف گیری مستقل چندگانه است. این موشک می تواند تا تعداد ۱۰ عدد موشک واردشونده در جو را حمل نماید، که هرکدام با یک کلاهک موشکی ۳۰۰ کیلوتنی W۸۷/ام کا-۲۱ آر وی اس (MK-21 RVs) (نزدیک به ۲۰ برابر قدرت بمبی که در طول جنگ جهانی دوم روی هیروشیما انداخته شد) مجهز شده است.  نزدیک به ۵۰ عدد از این موشک پس از یک دوره توسعه طولانی و پرزحمت ساخته شد و که دیگر غیرفعال شده‌اند.



بر اساس پیمان استارت ۲ (پیمان استارت : پیمان کاهش تسلیحات استراتژیک) که هیچ گاه با قدرت به اجرا در نیامد، موشک ها می بایست تا سال ۲۰۰۵ میلادی از زرادخانه هسته ای ایالات متحده امریکا پاک سازی می شدند، موشک ال‌جی‌ام-۳۰ مینیتمن به عنوان تنها نوع موشک های بالستیک قاره پیمای زمین به زمین ایالات متحده بر اساس این پیمان از زرادخانه هسته ای امریکا خارج شده است.
با وجود پایان یافتن و منتفی شدن پیمان استارت ۲، آخرین موشک ال‌جی‌ام-۱۱۸ پیسکیپر (نه کلاهک های موشکی آن) در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۵ از خدمت خارج شد. برنامه کنونی تعویض ۵۰۰ عدد از کلاهک های موشکی W۸۷/ام کا-۲۱ از خدمت خارج شده پیسکیپر ها به به مینیتمن ۳ می باشد. از جمله دلایل گفته شده برای از خدمت خارج کردن موشک های بالستیک قاره پیمای پیسکیپر، عدم دستیابی به اهداف برنامه بوده است.

راه اندازی شرکت خصوصی اربیتال ساینسس کورپوریشن (Orbital Sciences Corporation) سیستم پرتاب موشک Minotaur IV (سیستم پرتاب موشک غیرنظامی چهار مرحله ای) را توسعه داد.


توسعه و استقرار

مینیتمن


ساخت و گسترش موشک بالستیک قاره پیمای مینیتمن در سال ۱۹۶۲ آغاز گردید و به طور مرتب ادامه یافت. محدوده دقت احتمال خطای دایره ای (CEP) آن ۰٫۶ تا ۰٫۸ مایل دریایی می باشد و قابلیت حمل یک کلاهک موشکی به وزن کمتر از ۱ مگاتون را دارد این بدان معنی است که موشک نمی‌تواند به اهداف سخت مانند سیلوهای موشکی حمله کند. این ویژگی در مدل های اولیه برای حمله به اهداف راهبردی مانند شهرها و فرودگاه ها محدودیت ایجاد کرد و سیستم به عنوان یک سلاح واکنش سریع (Counterforce) توانایی کمی داشت و یا حتی فاقد توانایی یک سلاح واکنش سریع بود.
در چنین شرایطی این امکان وجود داشت که اتحاد جماهیر شوروی نختستین حمله خود را با تعداد محدودی کلاهک موشکی به ناوگان موشک های بالستیک قاره پیمای ایالات متحده انجام دهد و بدین ترتیب امریکا را بدون هیچ موشکی که قادر به حمله به ناوگان موشکی باقی‌مانده آن ها باشد باقی می گذاشت. این برای امریکا مشوقی بود تا جهشی سریع برای اطمینان یافتن از آسیب پذیر نبودن موشک هایش بر روی زمین پیدا کند. اما با این عنوان در درجه اول شهرها مورد هدف قرار می گرفتند، این نیازمند یک تمرین حمله نظامی در مقابل یک حمله غیرنظامی بود، چیزی که سیاستمداران به عنوان یک مشکل جدی در نظر گرفتند.
در آوریل ۱۹۶۴ ایالات متحده تعداد بیشتری موشک بالستیک قاره پیما (موشک بالستیک قاره‌پیما) نسبت به بمب افکن های راهبردی در اختیار داشت، که این نگرانی را افزایش می داد.

ادامه کار روی مینیتمن منجر به تولید مینیتمن ۲ در ۱۹۶۲ گردید، مینیتمن ۲ شامل دو پیشرفت کلیدی بود. سیستم ناوبری اینرسیایی جدید ان اس-۱۷ (NS-17) احتمال خطای دایره ای را به ۰٫۳۴ مایل دریایی بهبود داد، و این کافی بود تا موشک بتواند اهداف سخت را مورد اصابت قرار دهد. به همان اندازه مهم، سیستم هدایت گنجایش هشت هدف از پیش انتخاب شده را فراهم ساخت. این موضوع به سیستم اجازه می داد تا نخستین حمله را تحمل کند و به سمت موشک های باقی‌مانده دشمن نشانه گیری کرده و شلیک کند. در برابر یک حمله محدود، همه موشک های اتحاد جماهیر شوروی در یک زمان شناسایی و هدف گیری می شد، این یک مزیت عمده راهبردی برای ایالات متحده بود. با این وجود مشکل حمله تمام عیار به ناوگان موشک های بالستیک قاره پیمای ایالات متحده که ممکن بود با پیشرفت اتحاد جماهیر شوروی صورت بگیرد حل شد. وجود نیروی موشک های بالستیک قاره پیما، بحرانی برای تسلیحات استراتژیک بود و نیروی هوایی امریکا به طور فزاینده ای علاقه‌مند به راه های جدیدی برای ایمن نگه داشتن موشک هایش از چنین حمله ای شد.


فلش طلایی


نیروی هوایی ایالات متحده امریکا در روزهای نخست توسعه نیروی موشک های بالستیک قاره پیمای خود به پایه مهندسی شرکت تی آر دبلیو (TRW) وابسته بود، در ۱۹۶۰ تعدادی از مهندسان شرکت تی آر دبلیو و دیگر مهندسان در برنامه موشک های بالستیک قاره پیما بر اساس فرم شرکت آئرو اسپیس کورپوریشن ( Aerospace Corporation) درگیر شدند، آن ها در ابتدا بر روی پروژه مرکوری اسپسیس کرافت (Mercury spacecraft)، ایکس-۱۰ دایناسور (X-20 Dynasoar) و دیگر پروژه های موشک های بالستیک قاره پیما کار می کردند، در سال ۱۹۶۴ نیروی هوایی از آن ها خواست تا طیف گسترده‌ای از راه حل های موشک های بالستیک قاره پیمای مستحکم، تحت نام گلدن آرو (Golden Arrow) را مورد بررسی قرار دهند. این پروژه تسلیحات موشکی جاده ای، ریلی،زیردریایی و هوایی را شامل می شد، یکی از این موشک های پیشنهاد شده یک سیستم موشک بالستیک هوا به زمین به نام گلدن آرو (فلش طلایی) بود. نام پیشنهاد شده برای یک هواپیمای عظیم (در آن روزها) با موتور توربوپراپ که قادر بود هشت موشک را به مدت دو روز حمل نماید، موشک هایی که از پشت رها شده، سپس با یک چتر فرود به حالت عمودی در آمده و شلیک می شوند، به عنوان بخشی از تحقیق، شرکت آئرو اسپیس همچنین ترکیبی از یک موشک و پرتاب کننده را ارائه کرد که به اندازه ای کوچک بود که می شد دو تای آن ها را در هواپیمای موجود سی-۱۴۱ استارلیفتر (C-141 Starlifter) حمل کرد که می توانست تقریباً در هر فرودگاهی بنشیند، مجهز شده و پرواز کند، و این موضوع در زمان بحران های شدید بایست در فرودگاه های همه جانبه امریکا گسترش می یافت.

در پایان، آن ها همچنین موشک های متعارفی را در سیلوهای فوق سخت معرفی نمودند که در سمت جنوبی کوه ها در خاک قرار می گرفت، در نتیجه زمانی که موشک های دشمن از سمت شمال نزدیک می شدند در سمت شمال کوه ها منفجر می شدند و دیگر قادر به ضربه زدن به سیلوهای واقع در قسمت جنوبی نبودند، جای گذاری درست موج انفجار را در فاصله ۵٫۰۰۰ فوتی از سیلوها نگه می داشت.


مشخصات کلی موشک پیس کیپر


نوع   :  موشک بالستیک قاره پیما استراتژیک
 خاستگاه     :ایالات متحده آمریکا
تاریخچه خدمت: ۱۹۸۶ تا ۲۰۰۵
سازنده  :   بویینگ، مارتین ماریتا، TRW و شرکت هوافضای دنور
تاریخ تولید     :۱۹۸۶ میلادی


خصوصیات


وزن  :   ۹۵٫۷۵ تن
طول   :  ۲۱٫۸ متر
قطر    : ۲٫۳ متر
موتور    مرجله اول: ۵۰۰٫۰۰۰ lbf موتور سوخت جامد مدل اس آر۱۱۸ ساخت تیوکل (Thiokol)
مرحله دوم: موتور سوخت جامد مدل اس آر۱۱۹ ساخت شرکت Aerojet General
مرحله سوم:موتور سوخت جامد مدل اس آر۱۲۰ ساخت شرکت Hercules
دقت    : ۱۲۰ متر CEP (احتمال خطای دایره ای)