*** موشک شهاب-۳***

*** موشک شهاب-۳***

همه چیز درباره سیستمهای موشکی
*** موشک شهاب-۳***

*** موشک شهاب-۳***

همه چیز درباره سیستمهای موشکی

67 سال با سفیران مرگ و ویرانی+ عکس




67سال با سفیران مرگ و ویرانی+ عکس




از سال 1944 تا به امروز نوع جدیدی از سلاح ها وارد خدمت شده اند که شاید بتوان آن ها را از جمله ترسناک ترین سلاح های موجود در دنیا دانست. موشک های بالستیک سلاح هایی هستند با سرعت بالا و سر جنگی نیرومند که از توانایی تخریب بالایی برخوردار هستند.

ولین جنگی که در آن از موشک بالستیک استفاده شد ، جنگ جهانی دوم بود.در دو سال پایانی جنگ آلمان نازی تعداد زیادی موشک بالستیک سری وی 2 و آر اچ زد 61 را بر علیه اهدافی در انگلستان و بلژیک شلیک کرد.
 

موشک آلمانی وی 2
 
 
موشک آلمانی آر اچ زد 61
 
جنگ بعدی که در آن از موشکهای بالستیک استفاده شد ، جنگ اعراب با رژیم صهیونیستی در سال 1973  میلادی بود.در این جنگ نیز دو کشور مصر و سوریه از موشکهای سری اسکاد و فراگ بر علیه رژیم صهیونیستی استفاده کردند.

اما اولین جنگی که در آن هر دو طرف از موشکهای بالستیک استفاده کردند ، جنگ تحمیلی عراق بر علیه ایران بود.در سالهای میانی جنگ ایران و عراق،رژیم بعث عراق که از پیروزی در جبهه های مقدم ناامید شده بود با استفاده از موشکهای اسکاد حمله بر علیه شهرهای غربی و مرکزی ایران را آغاز کرد.البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که از شروع جنگ نیز رژیم بعث عراق بااستفاده از موشکهای فراگ شهرهای مرزی ایران را زیر آتش گرفته بود.با تهیه موشکهای سری اسکاد از سوی ایران و شلیک متقابل به سمت اهدافی در داخل عراق تا حد زیادی از حجم حملات موشکی عراق نیز کاسته شد.
 
 
موشک فراگ ساخت اتحاد جماهیر شوروی سابق
بنا بر گزارشات موجود در 3 دوره در سالهای 1994 ، 2000 و 2001 میلادی نیز ایران با استفاده از موشکهای اسکاد مقر نیروهای گروهک تروریستی منافقین را هدف قرار داده است.در طول سالهای اشغال افغانستان توسط ارتش متجاوز شوروی سابق از موشکهای سری اسکاد ، اسکراب و فراگ بر علیه مواضع مجاهدین افغان استفاده شد.
 
 
موشک بالستیک اسکاد ، پر استفاده ترین موشک بالستیک دنیا
در سال 1986 و در زمان اوج گیری درگیری ها بین لیبی و ایالات متحده آمریکا، لیبی اقدام به شلیک موشک اسکاد بر علیه منطقه لامپدوسا در خاک ایتالیا کرد. در سال 1991 و در طی جنگ اول خلیج فارس، نیروهای عراقی به شلیک موشک های سری اسکاد، فراگ و الحسین ( مدل ارتقاء یافته اسکاد در عراق ) بر علیه اهدافی در رژیم صهیونیستی ، عربستان و بحرین اقدام کرد.
 
موشک بالستیک الحسین ساخت عراق
 
 در سال 1994 و در طی جنگهای بین یمن شمالی و جنوبی ، نیروهای یمن شمالی از موشکهای اسکراب و اسکاد بر علیه یمن جنوبی استفاده کردند.در سالهای جنگ داخلی در افغانستان نیز دو طرف از موشکهای اسکاد به جا مانده از زمان اشغال ارتش شوروی استفاده می کردند.
 
 
موشک بالستیک اسکراب ساخت اتحاد جماهیر شوروی سابق
در سالهای جنگ بالکان نیز موشک اسکاد توسط نیروهای صرب بر علیه مسلمانان این کشور استاده شد. در طول دو جنگ چچن بین نیروهای جدایی طلب چچن و ارتش روسیه نیز ارتش روسیه از موشکهای سری اسکاد و اسکراب بر علیه مواضع جدایی طلبان چچنی استفاده کردند. در سال 2003 و در جریان حمله آمریکا به عراق در سال 2003 نیز ، عراق اقدام به شلیک موشکهای بالستیک الثمود به سمت کویت کرد.
 
در سال 2008 و در طی جنگ روسیه و گرجستان نیز روسیه از موشکهای اسکراب بر علیه گرجستان استفاده کرد.آخرین مورد استفاده از موشکهای بالستیک نیز مربوط به جنگ اخیر لیبی بود که نیروهای وفادار به سرهنگ قذافی از موشکهای اسکاد و فراگ بر علیه انقلابیون لیبی بهره بردند.

موشک اس اس -4 ساندل


موشک اس اس -۴ ساندل




در اوایل دهه 1950 میلادی دفتر طراحی یانگل واقع در اوکراین با استقلال از مجموعه او کی بی-1 کارالیف (پدر فضانوردی شوروی) این فرصت را پیدا کرد که به پروژه های مستقل جدیدی بیندیشد . اولین برنامه مهمی که طراحی و ساخت آن را یانگل انجام داد موشک میانبرد اس اس -4 یا آر-12 ساندل بود.
این موشک با ایده افزایش برد موشکهای دارای سوخت قابل ذخیره توسعه یافت.

در آن زمان برد2000 کیلومتری برای این موشک در نظر گرفته شده بودند. برای دستیابی به این برد والنتین گلوشکو مدیر مرکز موتور او کی بی-456 پیشنهاد موتور جدیدی ارائه داد. این مرکز در آن زمان مهمترین مرکز موتور شوروی بود و بنا براین توسعه موتور برای اس اس -4 را به عنوان پیمانکار دفتر یانگل برعهده گرفت.


 موتور جدیداز پمپ های گریز از مرکز و یک توربین (که توان خود را از محصولات احتراق اسید نیتریک میگرفت ) بهره میبرد. برای کنترل پرواز راکت نیز به جای موتور متعارف در آن زمان از بالکهای کنترل کننده نصب شده در محل دم استفاده میشد. کل موتور در بخش مخروطی شکل انتهای بدنه جاسازی میشد. سامانه کنترل پرواز نیز به جای کنترل رادیویی متعارف توسط شبکه ای از ایستگاههای رادیویی یک سامانه رادیویی کاملا خودکگار بود. برای این راکت برای اولین بار یک سرجنگی یک مگاتنی هسته ای در نظر گرفتند .
سرانجام طرح پروژه آر-12 در 13 فوریه 1953 تصویب شد. منابع غربی این موشک را با نام اس اس -4 شناختند و در ماه مارس سال 1957 آر-12 بصورت ایستا آزمایش شد ودر ژوئن همان سال برای اولین بار موشک شلیک شد. در پی این شلیک موفقیت آمیز تولید انبوه ـآر-12 از ماه بعد آغاز شد.

در آن زمان تنها موشک قابل مقایسه با آر-12 موشک آر-7 کورولیف بود که ماهواره اسپوتنیک (اولین ماهواره جهان ) را درمدار قرار داد.

اما مسئولین اتحاد شوروی علاقه مند به در اختیار داشتن موشک  کوچکتری بودند که بتواند ماهواره های نیمه آزمایشی کوچک را در مدار قرار دهد. موشک آر-12 گزینه مناسبی برای این کار بود. موتور آر-12 یعنی آر دی -214  چهار محفظه احتراق غیرمتحرک با فشار بالا داشت .به این ترتیب میتوانست رانش بالایی را بدون نیاز به ساخت یک محفظه احتراق بزرگ ایجاد کند.
 این موشک برای شلیک سیار به 20 نفر پرسنل و12 خودروی پشتیبانی نیاز دارد
اس اس-4 با کلاهک اتمی خود توانایی انهدام اهداف استراتژیک در اروپا و پایگاههای آمریکایی مجاور مرزهای شوروی را داشت .

برای افزایش استقامت این موشک در برابر حملات احتمالی ایالات متحده آمریکا نمونه های سیلو پرتاب این موشک نیز توسعه یافت و عملیاتی شد.

آزمایش نوع سیلو پرتاب این موشک اولین بار در سال 1960
انجام گرفت میلادی
واز سال 1965 تا 1987 م نیز این نمونه در خدمت یگانهای موشکی اتحاد جماهیر شوروی بود.
سرانجام  آخرین نمونه ارتقا یافته این موشک با نام اس اس -4 اس
به بهانه معاهده INF نابود شدند
اس اس -4 بیشتر شهرت خود را مدیون بحران موشکی کوباست . در آنزمان اتحاد جماهیر شوروی در پاسخ  به استقرار موشکهای بالستیک آمریکا موسوم به ژوپیتر  مجهز به کلاهک های اتمی  در ترکیه و اروپا موشکهای اسکاد و اس اس -4 اتمی خود را در کوبا مستقر کرد. با شناسایی شدن این تحرکات در کوبا نزدیک بود که جنگ اتمی بین دو ابرقدرت آغاز شود که با تفاهم دو طرف بحران پایان یافت.
در سال 1997 سازمان اطلاعاتی رژیم صهیونیستی گزارشی را مبنی بر انتقال تکنولوژی این موشک  از سوی روسیه به ایران منتشر کرد که فدراسیون روسیه این ادعا را قویا تکذیب کرد. هر چند در آزمایشات موشکی ایران از فناوریهای نزدیک به اس اس -4 تاکنون استفاده شده است اما به نظر نمیرسد تاکنون موشکی در ابعاد و وزن اس اس -4 در ایران آزمایش شده باشد.

هر چند منابع غربی معتقدند که ایران به وضوح در برنامه فضایی خود از فناوری اس اس -4 استفاده کرده است.




مشخصات:


کشور :اتحاد جماهیر شوروی ( فدراسیون روسیه)
نام های موشک: آر-12 - اس اس -4 - ساندل
کلاس موشک: میانبرد بالستیک MRBM
طول موشک:18.40 متر
قطرموشک:1.65 متر
حداکثر وزن پرتاب: 41700 کیلوگرم
  محموله قابل حمل: تک کلاهکی  به وزن 1630 کیلوگرم

  یا کلاهکهای اتمی با محدوده  قدرت

1الی 1.3 مگاتن و  2تا 2.3 مگاتن

برد: 2000 کیلومتر

CEP دایره خطای احتمالی:2400 متر

زمان خدمت: از 1959 تا 1987




مولف:www.moshak2000.blogsky.com

نیم قرن با موشک های قاره پیما



نیم قرن با موشک‌های



 قاره‌پیما



  بیش از نیمی از دوران قرن بیستم، آمریکا و شوروی در ترس از دیگری به سر می‌بردند. زرادخانه‌های عریض و طویل هسته‌ای آنها دارای چندین برابر ظرفیت لازم برای نابودی کل کره زمین بود و در قلب آنها، مجموعه‌ای از موشک‌های بالستیک قاره‌پیما وظیفه نیروهای حافظ صلح رابرعهده داشت!

در بیش از نیمی از دوران قرن بیستم، ایالات متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی دشمنان خونی یکدیگر بودند که در تمام مدت در ترس از دیگری به سر می‌بردند. آنها در سطح حکومتی و از طریق امواج رادیویی به هم چنگ و دندان نشان می‌دادند، به محدوده یکدیگر جاسوس و هواپیماهای جاسوسی می‌فرستادند، در جنگ‌ها به طور غیر مستقیم با هم درگیر می‌شدند و بدتر از همه این‌که، زرادخانه‌های عریض و طویل هسته‌ای داشتند که هر یک دارای چندین برابر ظرفیت لازم برای نابودی کل کره زمین بود.

 در قلب این سیاست جنگ سرد «نابودی قطعی دوجانبه»، مجموعه‌ای از موشک‌های بالستیک قاره‌پیما یا ICBM قرارداشت که تا دهه 1980 / 1360 مانند نیروهای حافظ صلح عمل (!) می‌کرد. هر موشک به یک یا چند کلاهک هسته‌ای مسلح بود و هر لحظه آماده فرمان شروع جنگی ویرانگر بود که خوشبختانه هیچ‌گاه این دستور صادر نشد.

 

اولین موشک‌ قاره‌پیمای عملیاتی ایالات متحده، Atlas D، 50 سال پیش در همین روزها  (31 اکتبر 1959 / 1338، روز هالوین) آماده پرتاب شد.

 

موشک‌ قاره‌پیمای Peace Keeper LGM-118A (حافظ صلح) از ژوئن 1987 / تیر 1366 در پایگاه اف.ای.وارن نیروی هوایی ایالات متحده در ایالت وایومینگ، در سیلوی خود مستقر شده و آسمان را نشانه گرفته است. این سری موشک که در اصل به نام MX شناخته می‌شد، از سال 1986 / 1364 تا سال 2005 / 1384 در خدمت بود. در آن زمان آخرین موشک از 50 موشک پیس‌کیپر در راستای اجرای پیمان کاهش سلاح‌های استراتژیک، استارت 2، غیر فعال شد، این پیمان شامل پیاده‌سازی و نابودی تمام موشک‌های قاره‌پیمای چند کلاهک‌دار طرفین بود.
ولی حتی امروز، دنیا دلایل فراوانی برای ترس از موشک‌های بالستیک دارد، چه قاره‌پیما باشند و چه برد کمتری داشته باشند. تصمیم اخیر ایالات متحده برای انصراف از برنامه دفاع ضدموشکی در شرق اروپا تنش‌های اخیر با روسیه را پایان داده است، ولی هنوز نگرانی‌های جدی در مورد برنامه‌های هسته‌ای کشورهایی مانند کره شمالی وجود دارد.
موشک پیس‌کیپر با 24 متر ارتفاع و بیش‌از 95 تن وزن، می‌توانست با بیشینه سرعت 24هزار کیلومتر بر ساعت، اهدافی در ده‌هزار کیلومتری را هدف قرار دهد. (در LGM-118A حرف ال برای پرتاب از سیلو، جی برای زمینی بودن و ام برای موشک است).

 

محیط بسیار آرام و ساکنی به نظر می‌رسد، ولی این پایگاه موشک‌های پیس‌کیپر در پایگاه هوایی وارن، زرادخانه بسیار وحشتناکی را زیر زمین پنهان کرده است. نیروی هوایی می‌گوید که سری پیس‌کیپر، اولین موشک‌های قاره‌پیمای ایالات متحده بود که از فناوری «پرتاب سرد» استفاده می‌کردند: بخار با فشار بالا آن را از سیلو خارج می‌کرد، و در این نقطه موتور سوخت جامد موشک به کار می‌افتاد و آن را پرتاب می‌کرد.

 

جایی که مسئله سلاح‌های هسته‌ای در میان باشد، هیچ احتمالی برای تصادف یا خطا نمی‌توان در نظر گرفت. برای شلیک یک موشک قاره‌پیما، باید 2 کاربر به طور همزمان و از دو سیستم کنترل پرتاب مجزا که حداقل 3 متر از هم فاصله دارند، فرمان پرتاب یک موشک را صادر کنند تا شلیک انجام شود.

 

این تصویر متعلق به دهه 1980 / 1360 نشان می‌دهد که مانند بیشتر راکت‌های بزرگ، پیس‌کیپر نیز از چندین قسمت تشکیل شده است. بعد از اینکه اولین مرحله موشک را از زمین بلند می‌کند، مراحل دوم و سوم (که از سوخت جامد استفاده می‌کنند) آن را به فضا حمل می‌کنند. سپس مرحله چهارم که از سوخت مایع استفاده می‌کند و سیستم هدایت نیز همراه آن است، باعث بازگشت مجدد به جو زمین می‌شود و کلاهک‌های چندگانه موشک را به سوی هدف نهایی خود رهنمون می‌کند.

 

هر موشک پیس‌کیپر می‌تواند تا 10 کلاهک جنگی را حمل کند. در فرهنگ لغات سلاح‌های هسته‌ای به چنین موشکیل MIRV یا حامل بازگشتی قابل هدف‌گیری مجدد چندگانه مستقل گفته می‌شود. این حامل‌های بازگشتی Avco MK-21 در موزه ملی نیروی هوایی ایالات متحده در دیتون اوهایو در معرض دید عموم قرار دارند.

 

این عکس که با نوردهی بلندمدت گرفته شده، 10 حامل سری MK-21 را در یک پرتاب آزمایشی به سوی اقیانوس آرام در نزدیکی جزایر مرجانی کوایالین نشان می‌دهد.

 

در پایگاه واندربرگ نیروی هوایی در کالیفرنیا در سال 1983، تکنیسین‌ها قرائت‌های تست مدار الکتریکی را برای یک پیس‌میکر بررسی می‌کنند. اولین پرواز آزمایشی این موشک قاره‌پیما همان سال در وندربرگ انجام شد.

 

در اوایل دهه 1980، به‌کارگیری قریب‌الوقوع پیس‌میکر، طوفان عظیمی از مباحثات سیاسی و عمومی را ایجاد کرد. سیلو‌های این موشک‌ها کجا قرار بود ساخته شوند؛ البته اگر اصلا قرار بود ساخته شوند؟ آیا این موشک‌ها باید روی وسایل نقلیه ریلی نصب شوند و از طریق خطوط آهن جابجا شوند تا جلوی حدس زدن روس‌ها را در مورد مکان نصب آنها بگیرند؟
این نگرانی‌ها همچنین در مورد طراحی احتمالی موشک‌های قاره‌پیمای کوچک MGM-134A که به عنوان Midgetman نامیده می‌شد نیز وجود داشت، موشکی که می‌شد با همین سکوی پرتاب متحرکی که در عکس می‌بینید، از طریق بزرگراه‌ها یا خارج از جاده‌ها حمل شود. این ترکیب حامل و سکوی پرتاب 115 تنی ار یک موتور دیزل 1200 اسب بخاری بهره می‌برد که هر هشت چرخ آن را می‌چرخاند. این وسیله در سال 1988 / 1367 تحویل نیروی هوایی شد و اولین بار در سال 1991 / 1370 در پایگاه نیروی هوایی مالمستروم در ایالت مونتانا آزمایش شد. ولی یک سال بعد و در سال 1992 به موزه نیروی هوایی تحویل داده شد، چرا که توسعه موشک قاره‌پیمای MGM-134A متوقف شده بود.

 

اتحاد جماهیر شوروی موشک‌هایش را دست‌کم در رژه‌های روز کارگر به نمایش در می‌آورد. برای کرملین‌شناسان و تحلیل‌گران پنتاگون، این نمایش‌ها فرصت نادری برای چشم انداختن به توپخانه ارتش سرخ را فراهم می‌کرد؛ فرصتی که شامل دیدن موشک‌هایی مانند این موشک قاره‌پیمای کوتاه برد متحرک مدل SS-X-15 در سال 1984 / 1363 می‌شد.

 

اولین موشک قاره‌پیمایی که برای ایالات متحده عملیاتی شد، Atlas D بود که از سال 1959 / 1338 به خدمت گرفته شد (عکس مربوط به آزمایش این موشک در سال 1958 است).
روابط عمومی نیروی هوایی ایالات متحده به مناسبت پنجاهمین سالگرد به‌کارگیری موشک‌های قاره‌پیما گفته‌های ژنرال بازنشسته المر بروکز را منتشر کرده که گفته است: «زمان‌بندی کاملا درست بود. ایالات متحده درگیر فشارهای جنگ سرد و یک رقابت نظامی با ارتش اتحاد جماهیر شوروی بود. فناوری‌های راکت، سیستم هدایت و کلاهک جنگی به حدی تکامل یافته بود که ترکیب آنها در یک موشک قاره‌پیما امکان‌پذیر شده بود. موشک‌های قاره‌پیما توانایی ضربه زدن با بمب‌های اتمی به اهدافی در هر نقطه از کره زمین را در عرض 35 دقیقه از پرتاب فراهم کرده بودند و هیچ سیستم دفاعی شناخته‌شده‌ای در برابر آنها وجود نداشت».

 

این یک موشک قاره‌پیما نیست، ولی می‌توانست باشد. در طول دهه 1960، موشک اطلس در خدمت ماموریت‌های صلح‌آمیز نیز قرار داشت. برای مثال، تصویر حاضر لحظه پرتاب سفینه فرندشیپ7 را نشان می‌دهد که فضانورد جان گلن را به مدار زمین می‌برد.
به عنوان یک موشک قاره‌پیما، SM-65 Atlas D از سال 1959 تا 1965 عملیاتی بود. در آن پیکره‌بندی، ارتفاعی به اندازه 28 متر داشت، و با بیش‌ترین وزن 125 تن در زمان پرتاب، می‌توانست یک کلاهک جنگی را حمل کند. (ولی در پیکره‌بندی برای ماموریت‌های فضایی، این موشک بیش از 33 متر ارتفاع داشت). برد این موشک بیش از ده‌هزار کیلومتر بود و می‌توانست به سرعتی در حد 25هزار کیلومتر بر ساعت برسد.

 

پس از اطلس.دی اولین موشک قاره‌پیمای ایالات متحده که در سیلوهای زیرزمینی جای می‌گرفت معرفی شد، HGM-25a یا  تیتان1 که دوران خدمت کوتاهی داشت و فقط بین سال‌های 1962 تا 1965 (1341 تا 1344) آماده شلیک بود. این عکس در سال 1972 از پرتاب هم‌خانواده جوان‌تر و بلند‌تر آن LGM-25C تیتان2 گرفته شده، که تقریبا برای ربع قرن و از سال 1963 تا 1987 (1342 تا 1365) آماده پرتاب بود.
تیتان2 ارتفاعی برابر 36متر و وزنی برابر 158 تن با مخازن سوخت پر داشت و می‌توانست یک کلاهک هسته‌ای مگاتنی با خود حمل کند. برد حداکثری آن 14هزار کیلومتر و حد اکثر سرعت آن 24هزار کیلومتر بر ساعت بود. البته بدون کلاهک هسته‌ای نیز از این موشک استفاده شد: فضانوردان ماموریت جمینی با آن به فضا رفتند.

 

سپتامبر 1987 / شهریور 1366، این سیلوی موشک تیتان2 در پایگاه لیتل‌راک نیروی هوایی در آرکانزاس با بیشترین خشونت ممکن غیر فعال شد. موشک برداشته شد، و سیلو با 3600 کیلوگرم مواد منفجره که در سوراخ‌هایی در سیمان جاسازی شده بودند، پر شد.
تیتان2 پیشرفت زیادی نسبت به موشک‌های قاره‌پیمای قبل از خود محسوب می‌شد‌، چرا که می‌شد در عرض تقریبا 60 ثانیه آن را از داخل سیلو شلیک کرد. این پیشرفت تا حدی به دلیل استفاده از سوخت‌های مایع «فوق حساس» بود که در دمای اتاق در موشک نگهداری می‌شدند و در صورت ترکیب با هم می‌سوختند. (بر عکس موشک تیتان1 که باید در فرایند پرتاب که بیش از 15 دقیقه به طول می‌انجامید، به سطح زمین آورده می‌شد؛ برای سوخت هم از ترکیبی از اکسید کننده اکسیژن مایع بسیار سرد و سوخت کروزین RP-1  استفاده می‌شد). تیتان2 همچنین نیازی به کنترل شدن با کامپیوترهایی روی زمین نداشت، چرا که از یک سیستم هدایت پیشرفته استفاده می‌کرد.

 

یک سیلوی نابود شده موشک تیتان 2 در پایگاه لیتل راک. آوار به‌جا مانده، مدرکی برای بازرسان شوروی بود که این سیلو دیگر به هیچ وجه قابل استفاده نیست. در اوج دوران خدمت تیتان2، 54 موشک از این نوع در 3 پایگاه در آریزونا و کانزاس و آرکانزاس آماده شلیک بودند.

 

سه موشک که در سال 1988 / 1367 در محوطه اصلی پایگاه وارن نیروی هوایی در وایومینگ قرار داشتند. از چپ به راست، آنها از خانواده‌های پیس‌کیپر، minuteman III و minuteman II هستند. نیروی هوایی ایالات متحده در حال حاضر تقریبا 450 موشک LGM030G مینوت‌من3 در خدمت دارد که در پایگاه وارن در وایومینگ، مالمستروم در مونتانا و مینوت در داکوتای شمالی قرار دارند.
مینوت‌من1 (در این تصویر نیست) که تولید آن به اوایل دهه 1960 بر می‌گردد، اولین موشک قاره‌پیمای ایالات متحده بود که از سوخت جامد استفاده می‌کرد، و تا سال 1967 نیروی هوایی ایالات متحده هزار عدد موشک از این خانواده را در سیلو‌ها داشت. مینوت‌من3 در سال 1970 وارد ناوگان موشکی این کشور شد.

 

تولید مینوت‌من 3 در سال 1978 / 1357 متوقف شد، ولی گزارش‌های نیروی هوایی در مورد موشک‌ها به اطمینان مجدد در مورد برطرف شدن تاثیرات ناشی از فرسودگی اشاره می‌کند: «یک برنامه گسترده افزایش عمر در جریان است تا باقیمانده موشک‌ها را ایمن، مطمئن و قابل اعتماد به قرن 21 وارد کنیم». این ارتقاها شامل تعمیرات در تجهیزات پرتاب، باز تولید موتورهای راکت و به‌روزرسانی تجهیزات مخابراتی می‌شوند.
موشک 20 متری و 38 تنی مینوت‌من3 که از سوخت جامد استفاده می‌کند، بردی بیش از ده‌هزار کیلومتر دارد و می‌تواند به سرعت 24هزار کیلومتر در ساعت یا 23 ماخ (23 برابر سرعت صوت در هوا) برسد. این عکس تعمیرکارانی را نشان می‌دهد که در سال 1980 یک تست الکتریکی را روی یک موشک مینوت‌من 3 در پایگاه وایتمن انجام می‌دادند.

 

در آگوست 2006 / مرداد 1385، دو ستوان در حال عملیات در یک مرکز کنترل پرتاب هستند که در تاسیسات اخطار موشکی B-1 در زیرزمین در پایگاه مینوت قرار دارد. این یکی از 15 تاسیسات مشابهی است که در شمال غربی ایالت داکوتای شمالی قرار دارند. این مرکز زیرزمینی را که در حفاظی از سیمان و فولاد قرار دارد، ضربه‌گیرهای غول‌آسایی در بر گرفته‌اند که برای حفاظت مضاعف در برابر حمله اتمی نصب شده‌اند.
در سال 2006 / 1385، برای اولین بار در مراکز کنترل پرتاب مینوت دسترسی به اینترنت برای کارکنان موشک‌های قاره‌پیمای زیرزمینی امکان پذیر شد. لازم به ذکر نیست که کامپیوترهایی که به اینترنت دسترسی دارند، از سیستم کنترل موشک‌ها مجزا هستند.

 

در صورت لزوم ایالات متحده می‌تواند در برنامه‌ای که Looking Glass نامیده می‌شود، موشک‌های مینوت‌من3 خود را از یک مرکز فرماندهی نیز پرتاب کند. اینجا در عکسی از سال 1981 / 1360، یکی از کارکنان در یک هواپیمای Looking Glass یک پرتاب آزمایشی را هدایت می‌کند.

 

این عکس بدون تاریخ، یک تاسیسات پرتاب مینوت‌من تحت تعمیر را در پایگاه مالمستروم در مونتانا نشان می‌دهد. بین سال‌های 1961 و 1966، در زمان اوج حساسیت جنگ سرد، واحدهای مهندسی ارتش بر ساخت هزار سیلو نظارت داشتند و در بیشتر آنها کار ساخت سیلو هر هفت روز هفته انجام می‌شد.

 

یک تاسیسات تکمیل شده مینوت‌من، که در این تصویر کاملا پنهان شده است.

 

یک مینوت‌من3 در حال پرتاب از پایگاه هوایی واندربرگ. این موشک که یک حامل بازگشتی غیر مسلح را حمل می‌کرد، بیش از 6500 کیلومتر را طی کرد تا به هدفی در نزدیکی جزایر مرجانی کوایالین برسد.

صاعقه و طوفان برای دشمنان، سفره ماهی برای آیندگان + عکس


صاعقه و طوفان برای دشمنان، سفره ماهی برای آیندگان + عکس
پهپادهای هدف برای تمرین سامانه های مختلف پدافند هوایی توپخانه ای و موشکی ساخته شده و به طور مداوم در مناطق مختلف به کارگیری می شوند.
به گزارش گروه دفاع و امنیت مشرق، در ادامه معرفی پهپادهای ایرانی در حال خدمت در نیروهای مسلح کشورمان دو نوع دیگر را که خود دارای چند نمونه هستند معرفی می کنیم.

صاعقه1
صاعقه1 هواپیمای بدون سرنشینی از نوع بال دلتا با ضریب منظری متوسط رو به پایین است که توسط متخصصان داخلی طراحی و به صورت انبوه تولید شده و در اختیار نیروهای مسلح قرار گرفته است. صاعقه جزو سریعترین پهپادهای ایرانی است که همین عامل سرعت بالا آن را به ابزار مناسبی برای تمرین ادوات توپخانه ای تبدیل نموده است.

همچنین از نظر قابلیت مانور نیز در زمره پهپادهایی با چابکی بالا قرار می گیرد. به خصوص با توجه به پیکربندی و عدم وجود سطح متعادل کننده به نظر می رسد این پرنده با ناپایداری ذاتی یا پایداری کم طراحی شده باشد که این ویژگی باعث چابکی پرنده در پاسخ به فرامین داده شده می گردد.
صاعقه آماده پرتاب

این هواپیمای بدون سرنشین توسط پرتابگر JATO پرتاب می شود. این پرتابگر که توسط کارشناسان داخلی طراحی و ساخته شده است این امکان را فراهم می آورد تا هواپیما بدون نیاز به باند پروازی بتواند سرعت اولیه لازم جهت پرواز را بدست آورد. در این پرتابگر از نیروی راکت با سوخت جامد استفاده شده است. به کمک این پرتابگر، امکان پرتاب هواپیما در هر شرایط و موقعیت وجود دارد و به راحتی می توان از روی عرشه ناو، خودروی سبک، مناطق کوهستانی و حتی از داخل پناهگاه ها هواپیما را به پرواز درآورد.

صاعقه1 در آموزش عملیات پدافند هوایی به عنوان هدف برای سامانه های دفاع هوایی غیر راداری و همچنین فریب دشمن در صحنه نبرد استفاده می شود. اجرای مانور در صاعقه1 از طریق یک دستگاه رادیو کنترل PCM با سامانه ردیاب اپتیکی به وسیله خلبان و تأمین پایداری پرواز آن به وسیله یک سامانه پایداری خودکار صورت می گیرد. این پرنده با توجه به سبکی و شکل آیرودینامیکی مناسب و بهره گیری از فناوری مواد مرکب سبک وزن در سازه با سرعتی بالا توانایی اجرای انواع مانورهای پروازی را دارد. بازیابی این هواپیما معمولاً توسط چتر صورت می گیرد و در شرایط اضطراری می تواند به آرامی توسط خلبان در باند فرود آید.

بیشینه سرعت صاعقه 250 کیلومتر بر ساعت، شعاع پرواز 10 کیلومتر، سقف پرواز 11هزار پا (حدود 3300متر) و مداومت پرواز آن حدود 60 دقیقه است.

صاعقه2
به گزارش مشرق، همانند صاعقه1 این پرنده نیز به عنوان یک هواپیمای هدف جهت آموزش پرسنل پدافند هوایی به منظور ایجاد توانایی در ردگیری هدف های پرنده و همچنین ارزیابی عملکرد سامانه های ضدهوایی با بهینه سازی طرح موفق صاعقه1 طراحی و تولید گردیده است و توسط ایستگاه کنترل زمینی متحرک، هدایت و کنترل می گردد.

هواپیمای صاعقه2 هم توسط پرتابگر JATO پرتاب می گردد. این پرنده با داشتن بازتابنده(رفلکتور) و منور(فلایر) این امکان را فراهم می آورد تا در دید رادار یا جستجوگر فروسرخ موشک ها به اندازه یک هواپیمای واقعی دیده شود تا شبکه موشک های هدایت شونده راداری و حرارتی بتوانند آن را به عنوان هدف هوایی، تشخیص داده و به سوی آن شلیک کنند.
پرتاب صاعقه از خودروی سبک و شناور دریایی

صاعقه2 با داشتن خط انتقال داده متشکل از تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی هواپیما و ایستگاه کنترل زمینی قابل حمل و سبک مجهز به رایانه های مناسب می تواند در ارتفاع 10 تا 12 هزار پایی(3000 تا 3600 متری) و برد 50 کیلومتری پرواز نماید.

از آنجایی که صاعقه2 به منظور هدف قرارگرفتن توسط موشک های راداری استفاده می شود لازم است هواپیما در ارتفاع مناسب تا برد زیاد پرواز نماید. بنابراین جهت هدایت و کنترل هواپیما کاربر نیاز به داشتن اطلاعات پروازی هواپیما دارد. به این منظور خط انتقال داده و ایستگاه زمینی امکان دستیابی کاربر به این اطلاعات را فراهم می کند.

هدایت و کنترل این هواپیما به دو صورت نیمه خودکار یعنی با اعمال فرامین کاربر به صورت رادیویی با توجه به دریافت اطلاعات پروازی هواپیما و مأموریت تعیین شده هدایت می شود. در حالت تمام خودکار، مختصات نقاط مسیر پرواز و ارتفاع از سطح دریا توسط کاربر از طریق ایستگاه زمینی پیش از پرواز در حافظه تجهیزات الکترونیکی پرنده ذخیره می شود. هواپیما پس از پرواز و قرار گرفتن در حالت مأموریت توسط خلبان با استفاده از GPS و ارتفاع سنج، خود را در مسیر از پیش تعیین شده قرار می دهد.
صاعقه در حال بازیابی با چتر از نوع صلیبی

ایستگاه کنترل زمینی این پرنده به عنوان سامانه ارسال اطلاعات و فرامین مورد نیاز جهت هدایت و کنترل پرنده که به وسیله خلبان اعمال می گردد توانایی برقراری ارتباط uplink و downlink، دریافت اطلاعات پروازی، ذخیره سازی و نمایش اطلاعات دریافت شده را دارد.

صاعقه2 پس از طی مسیر برنامه ریزی شده به صورت خودکار با تغییر مسیر به مبدأ پرواز خود و یا هر نقطه از پیش تعیین شده باز می گردد. بازیافت این هواپیما معمولاً توسط چتر صورت گرفته و در شرایط اضطراری خلبان می تواند آن را روی باند فرود آورد. در هنگام بازیافت با چتر به منظور جلوگیری از وارد شدن ضربه به بدنه هواپیما از ضربه گیرهای تعبیه شده در زیر هواپیما استفاده می گردد.

جنس بدنه این نمونه نیز از مواد مرکب بوده و کاربرد آن علاوه بر هدف پرنده به منظور آموزش و تمرین پرسنل پدافند موشکی و راداری، فریب دشمن در صحنه نبرد نیز است.

طول این نمونه صاعقه 2.81 متر، دهانه بال 2.60 متر، بیشینه جرم پرتاب 60 کیلوگرم، بیشینه سرعت 230 تا 250 کیلومتر بر ساعت و مداومت پرواز آن 45 تا 60 دقیقه است.

رعد/رعد85 هم نمونه ای از صاعقه مجهز به سرجنگی 10 کیلوگرمی برای عملیات انتحاری با برد 100 کیلومتر و توانایی ارسال تصاویر تا برخورد به هدف است. به این ترتیب کاربر ضمن دریافت اطلاعات از آخرین وضعیت هدف، امکان افزایش دقت در اصابت را با خطای کمتر از یک متر دارد و همچنین در صورت نیاز می تواند با رؤیت هدف مهمتری از طریق تصاویر، به انتخاب آن هدف اقدام کند.
نمونه ای از صاعقه مجهز به دوربین جلونگر

طوفان/چمران2

طوفان نوعی از پهپادهای ایرانی است که برای یافتن و انهدام دشمن با استفاده از جستجوگر اپتیکی ساخته شده است. در این مأموریت پهپاد برای اجرای عملیات رزمی به صورت انتحاری طراحی شده و با ابعاد کوچک ضمن پرتاب ساده از نقاط مختلف بدون شناسایی شدن توسط دشمن به آن نزدیک شده و با سرعت بالای خود، امکان واکنش برای دشمن را بسیار دشوار می سازد. این پهپاد با استفاده از مواد جاذب امواج رادار و سبک ساخته شده و سطح مقطع راداری آن بسیار پایین است. دوربین جلونگر که در دماغه این هواپیما قرار دارد تا آخرین لحظه تصاویر را به صورت بلادرنگ ارسال می کند تا کار هدفگیری به انجام برسد.

به گزارش مشرق، بیشینه سرعت طوفان 250 کیلومتر بر ساعت، شعاع پروازی 100 کیلومتر، سقف پرواز 14000 پا و مداومت پروازی آن 1-2 ساعت عنوان شده است. برد 100 کیلومتری طوفان ارزش عملیاتی قابل قبولی برای آن ایجاد نموده و با مداومت پروازی خود زمان کافی برای جستجوی هدف و حمله به آن را فراهم می نماید. پیکربندی این پهپاد تا حدودی نامتعارف بوده و طرحی بین پهپادهای بال دلتایی و بال پرنده را تداعی می کند. یک موتور ملخی درونسوز که در انتهای بدنه نصب شده نیروی حرکتی طوفان را فراهم می کند.
طوفان در حال فرود

تاکنون دو نمونه از این هواپیما نمایش داده شده است. مکانیزم پرتاب طوفان از نوع JATO بوده و در صورت نیاز به فرود این هواپیما به روش فرود آرام روی زمین بازیابی می شود. با این شیوه پرتاب این پهپادهای کوچک در نزدیکی خطوط مقدم نبرد و یا در فضای جنگ شهری به عنوان یک راه حل فوری و واکنش سریع برای انهدام یک هدف مهم تلقی می شود.

ابعاد کوچک و سطح مقطع راداری ناچیز این پرنده و همچنین امکان خاموش کردن موتور در نزدیکی هدف این مزیت را بوجود می آورد که که تا لحظات پایانی اصابت، دشمن از وجود آن مطلع نشده و از سوی دیگر پس از چندین حمله این نوع پهپادها همواره باید در اضطراب وجود این هواپیما در فضای اطراف خود باشد و اساساً بخشی از توان دشمن معطوف به تلاش برای آگاهی از پرواز این پرنده با مشاهده هر شیء در حال پرواز در نزدیکی خود می شود.
 
در ادامه این بخش از گزارش به معرفی سه نمونه از پهپادهای سبک ساخت شرکت هواپیماسازی ایران(هسا) می پردازیم.

باز
هواپیمای بدون سرنشین «باز» پرنده ای با قابلیت مانور بالا جهت مأموریت های شناسایی و هدف هوایی و همچنین آموزش خلبانی پهپاد در نظر گرفته شده است. بدنه این پرنده به طور کامل از مواد مرکب بوده و با توجه به برخورداری از ارابه فرود چرخدار نیازی به پرتابگر ندارد و از روی باند یا زمین هموار نشست و برخاست می کند. از ویژگی های بارز آن می توان به سهولت مونتاژ و دمونتاژ، آموزش خلبانی و پرواز راحت آن را نام برد. جنس ویژه بدنه نیز باعث کاهش بسیار زیاد بازتاب راداری و افزایش کارایی آن در مأموریتهای شناسایی شده است. این هواپیما قادر است با سرعتی برابر 240 کیلومتر بر ساعت و تا ارتفاع 10هزار پا پرواز نماید.

چابک پر
هواپیمای بدون سرنشین «چابک پر» که یکی از تولیدات هسا است جهت یادگیری فنون اولیه خلبانی پهپاد به ویژه آموزش خلبانان نیروی دریایی در نظر گرفته شده است. از ویژگی های آن می توان به سبکی، مانورپذیری بالا، قابلیت نشست و برخاست از روی سطح آب به وسیله ارابه فرود سورتمه ای مخصوص اشاره نمود. این هواپیما از نوع بال پائین بوده و قابلیت اجرای انواع عملیات نمایشی را دارد. سادگی مونتاژ و دمونتاژ، بسته بندی و تعمیر و نگهداری آسان نیز از دیگر ویژگی های آن است.

تیزپر
پهپاد «تیزپر» به عنوان یک نمونه کوچک و سبک از نوع بال بالا برای آموزش های ابتدایی خلبانی و هدایت پهپادها در نظر گرفته شده است. ویژگی های منحصر به فرد این هواپیما از جمله مانورپذیری بالا و هدایت آسان آن آشنایی با اصول اولیه پرواز را برای فرد آموزش گیرنده راحت نموده است. بدنه تیزپر از جنس چوب های سبک بوده و به سادگی مونتاژ و تعمیر و بسته بندی می شود.

وجود این نوع هواپیماهای آموزشی برای کاهش هزینه های عملیاتی و در دسترس بودن پهپادهای اصلی برای مأموریت ها امری ضروری است. با توجه به اینکه در هواپیمای بدون سرنشین خلبان از نزدیک شرایط پرنده را حس نمی کند درک تمام حالات پروازی پرنده توسط خلبان بسیار مهم است بنابراین علاوه بر شبیه سازهای رایانه ای از هواپیماهای بدون سرنشین آموزشی نیز برای کمک به یادگیری و افزایش مهارت خلبانان استفاده می شود.

تولید این نمونه های آموزشی و تولید بیش از 320 فروند از هواپیماهای بدون سرنشین آموزشی تلاش 1 و 2 نشان از عزم جدی برای آموزش کاربران پهپاد در کشور به بهترین شکل ممکن دارد. همچنین نمونه های جدید با بهره گیری از آخرین دستاوردهای طراحی هواپیماهای بدون سرنشین طراحی شده و برای ارائه خدمت آماده است.
 
پروژه شاهین
یکی از پهپادهای جدید ایرانی است که برای مأموریت آموزشی توسعه داده شده. از نظر پیکر بندی دارای مشخصه های متفاوتی با نمونه های آموزشی قبلی است از جمله دم 8 شکل، بال پیکانی کلاسیک و ریشه بال امتداد یافته که مزایای آیرودینامیکی خاص خود را دارد از جمله این فرم ریشه بال در ترکیب با بدنه به افزایش نیروی بالابرنده منجر می گردد. همچنین شکل ایرفویل(شکل مقطع بال) متناسب با سرعت های پایین بوده و در لبه فرار بسیار نازک است.
 
پهپادهای پروژه شاهین به وضوح پیشرفت در طراحی این نوع از هواپیماها را به نمایش می گذارند و برخورداری از ارابه فرود چرخدار  می تواند نشانگر این باشد که آموزش فرود این چنینی در آینده نزدیک و برای کاربری پهپادهای جدید بسیار نیاز خواهد بود.
 
سهندپهپاد سهند تاکنون در چندین رژه نیروهای مسلح شرکت کرده است و در کنار پهپادهای قائم، خاتم، صیاد، مرصاد و سپهر جزو نمونه هایی است که اطلاعات خاصی در مورد آنها منتشر نشده. از نظر ظاهری شباهتهایی به خانواه پهپادهای مهاجر در آن دیده می شود و وجه شاخص در پیکربندی آن طرح ناحیه دم است که به جای سکان های عمودی و افقی از یک دم به شکل 8(مانند پهپاد پروژه شاهین) استفاده شده که کار هر دو سکان افقی و عمودی را انجام داده و در عین حال بازتاب راداری پایینی نیز دارد.

پهپاد سهند از نوع بال بالا و برخوردار از ارابه فرود چرخدار و غیر جمع شونده است. این پهپاد از نظر ظاهری و پیکر بندی به نمونه آمریکایی شدو آر-کیو-7 شباهت دارد که به طور گسترده توسط ارتش آمریکا در عراق استفاده می شود.
 
سفره ماهیپهپاد موتور جت سفره ماهی که توسط نیروی هوایی ارتش به عنوان یک پهپاد بمب افکن در حال توسعه است از طرحی متفاوت بهره می برد. دو موتوره بودن، بال دلتایی یکپارچه با بدنه با ریشه امتداد یافته تا نوک دماغه، سکان عمودی V شکل و استفاده از اصول طراحی هواپیماهای پنهان کار(رادارگریز) از ویژگی های قابل دریافت از ظاهر آن  است. این پهپاد به همراه یک نمونه ی دیگر که از نظر ظاهری شبیه به جنگنده ها به نظر می رسد از رژه 29 فروردین 1389 ارتش جمهوری اسلامی ایران در معرض دید عموم قرار گرفته اند.
سفره ماهی
 
سفره ماهی در ناحیه دم از سکان های V شکل با فاصله از هم بهره می برد که این طرح ضمن اجرای وظایف مانور دهی به پرنده به کاهش بازتاب راداری نیز منجر می شود. نحوه اتصال چنین دمی به بنده نیازمند مهارت بالایی در طراحی و ساخت و مونتاژ است که نشان از پیشرفت و استفاده از طرح های جدید دارد.
در نمای بالا سفره ماهی مانند یک مثلث به نظر می رسد هر چند که زاویه جلوآمدگی لبه فرار بال در مجموع شکل چهارضلعی را برای آن بوجود آورده است. دو ورودی هوای موتورهای سفره ماهی در زیر بدنه قرار دارد که با داشتن زوایای تند در دیواره ها می توان از این بابت بارتاب راداری کم را برای آن بدیهی دانست.
نمونه دوم که به همراه سفره ماهی به نمایش درآمده نیز از الگوهای پنهان کار بهره گرفته، دو موتوره است و تنها ورودی هوای آن بر روی بدنه قرار داده شده. این محل قرارگیری ورودی هوای موتور به طور کلی دارای مزایا و معایبی است که با اطلاع از مأموریت در نظر گرفته شده برای این پرنده می توان در مورد آن قضاوت نمود. از جمله مزایای آن کاهش بارتاب راداری با توجه به عدم برخود امواج راداری با موتور است که یکی از عوامل ازدیاد سطح مقطع راداری در هواپیماهای نسل قدیم به شمار می رود.

از این دو پهپاد تاکنون اطلاعات فنی اعلام نشده اما در مصاحبه ها صحبت از ساخت نمونه مقیاس بزرگتر آنها به میان آمده است. نکات قابل بحث پیرامون این دو پهپاد بسیار است که از محدوده مد نظر این گزارش خارج است به عنوان مثال در هر دوی این پرنده ها حالتی مشابه کانوپی هواپیماهای سرنشین دار مشاهد می شود که باعث گمانه زنی هایی از جمله اینکه اینها نمونه کوچک از جنگنده های آینده هستند، شده است همانطور که طرح جنگنده های بسیار موفق اف-15 آمریکا و سوخو-27 روسی نیز در ابتدا به صورت نمونه کوچک پروازی هدایت شونده از دور ساخته و آزمایش شدند و سپس نمونه واقعی آنها به تولید رسید.

همچنین ممکن است هر دو نمونه سرنشین دار و بی سرنشین آنها با توجه به نتایج آزمایشات در مقیاس های متفاوت مدنظر باشد.
پهپادی که به همراه سفره ماهی به نمایش در آمده است
 
همین میزان اطلاعات منتشر شده نشان از حرکت نیروی هوایی ارتش به سوی دست یابی به پهپادهای رزمی برای عملیات های آینده دارد همانطور که کشورهای پیشرو در صنعت هوافضا نیز طرح های مختلفی برای این منظور دارند که برخی نیز به تولید رسیده است.
با وجود کرار و سفره ماهی به جرأت می توان ادعا کرد توان طراحی و توسعه سامانه های بدون سرنشین در ایران از سایر کشورهای خاورمیانه نظیر ترکیه و بسیاری از کشورهای آسیایی مانند هند برتر بوده و در آینده ای نزدیک بار بسیاری از مأموریت های هوایی بر عهده آنها خواهد بود.

صاعقه و طوفان برای دشمنان، سفره ماهی برای آیندگان + عکس


پهپادهای هدف برای تمرین سامانه های مختلف پدافند هوایی توپخانه ای و موشکی ساخته شده و به طور مداوم در مناطق مختلف به کارگیری می شوند.
 در ادامه معرفی پهپادهای ایرانی در حال خدمت در نیروهای مسلح کشورمان دو نوع دیگر را که خود دارای چند نمونه هستند معرفی می کنیم.

صاعقه1
صاعقه1 هواپیمای بدون سرنشینی از نوع بال دلتا با ضریب منظری متوسط رو به پایین است که توسط متخصصان داخلی طراحی و به صورت انبوه تولید شده و در اختیار نیروهای مسلح قرار گرفته است. صاعقه جزو سریعترین پهپادهای ایرانی است که همین عامل سرعت بالا آن را به ابزار مناسبی برای تمرین ادوات توپخانه ای تبدیل نموده است.

همچنین از نظر قابلیت مانور نیز در زمره پهپادهایی با چابکی بالا قرار می گیرد. به خصوص با توجه به پیکربندی و عدم وجود سطح متعادل کننده به نظر می رسد این پرنده با ناپایداری ذاتی یا پایداری کم طراحی شده باشد که این ویژگی باعث چابکی پرنده در پاسخ به فرامین داده شده می گردد.
صاعقه آماده پرتاب

این هواپیمای بدون سرنشین توسط پرتابگر JATO پرتاب می شود. این پرتابگر که توسط کارشناسان داخلی طراحی و ساخته شده است این امکان را فراهم می آورد تا هواپیما بدون نیاز به باند پروازی بتواند سرعت اولیه لازم جهت پرواز را بدست آورد. در این پرتابگر از نیروی راکت با سوخت جامد استفاده شده است. به کمک این پرتابگر، امکان پرتاب هواپیما در هر شرایط و موقعیت وجود دارد و به راحتی می توان از روی عرشه ناو، خودروی سبک، مناطق کوهستانی و حتی از داخل پناهگاه ها هواپیما را به پرواز درآورد.

صاعقه1 در آموزش عملیات پدافند هوایی به عنوان هدف برای سامانه های دفاع هوایی غیر راداری و همچنین فریب دشمن در صحنه نبرد استفاده می شود. اجرای مانور در صاعقه1 از طریق یک دستگاه رادیو کنترل PCM با سامانه ردیاب اپتیکی به وسیله خلبان و تأمین پایداری پرواز آن به وسیله یک سامانه پایداری خودکار صورت می گیرد. این پرنده با توجه به سبکی و شکل آیرودینامیکی مناسب و بهره گیری از فناوری مواد مرکب سبک وزن در سازه با سرعتی بالا توانایی اجرای انواع مانورهای پروازی را دارد. بازیابی این هواپیما معمولاً توسط چتر صورت می گیرد و در شرایط اضطراری می تواند به آرامی توسط خلبان در باند فرود آید.

بیشینه سرعت صاعقه 250 کیلومتر بر ساعت، شعاع پرواز 10 کیلومتر، سقف پرواز 11هزار پا (حدود 3300متر) و مداومت پرواز آن حدود 60 دقیقه است.

صاعقه2
به گزارش مشرق، همانند صاعقه1 این پرنده نیز به عنوان یک هواپیمای هدف جهت آموزش پرسنل پدافند هوایی به منظور ایجاد توانایی در ردگیری هدف های پرنده و همچنین ارزیابی عملکرد سامانه های ضدهوایی با بهینه سازی طرح موفق صاعقه1 طراحی و تولید گردیده است و توسط ایستگاه کنترل زمینی متحرک، هدایت و کنترل می گردد.

هواپیمای صاعقه2 هم توسط پرتابگر JATO پرتاب می گردد. این پرنده با داشتن بازتابنده(رفلکتور) و منور(فلایر) این امکان را فراهم می آورد تا در دید رادار یا جستجوگر فروسرخ موشک ها به اندازه یک هواپیمای واقعی دیده شود تا شبکه موشک های هدایت شونده راداری و حرارتی بتوانند آن را به عنوان هدف هوایی، تشخیص داده و به سوی آن شلیک کنند.
پرتاب صاعقه از خودروی سبک و شناور دریایی

صاعقه2 با داشتن خط انتقال داده متشکل از تجهیزات الکترونیکی و مخابراتی هواپیما و ایستگاه کنترل زمینی قابل حمل و سبک مجهز به رایانه های مناسب می تواند در ارتفاع 10 تا 12 هزار پایی(3000 تا 3600 متری) و برد 50 کیلومتری پرواز نماید.

از آنجایی که صاعقه2 به منظور هدف قرارگرفتن توسط موشک های راداری استفاده می شود لازم است هواپیما در ارتفاع مناسب تا برد زیاد پرواز نماید. بنابراین جهت هدایت و کنترل هواپیما کاربر نیاز به داشتن اطلاعات پروازی هواپیما دارد. به این منظور خط انتقال داده و ایستگاه زمینی امکان دستیابی کاربر به این اطلاعات را فراهم می کند.

هدایت و کنترل این هواپیما به دو صورت نیمه خودکار یعنی با اعمال فرامین کاربر به صورت رادیویی با توجه به دریافت اطلاعات پروازی هواپیما و مأموریت تعیین شده هدایت می شود. در حالت تمام خودکار، مختصات نقاط مسیر پرواز و ارتفاع از سطح دریا توسط کاربر از طریق ایستگاه زمینی پیش از پرواز در حافظه تجهیزات الکترونیکی پرنده ذخیره می شود. هواپیما پس از پرواز و قرار گرفتن در حالت مأموریت توسط خلبان با استفاده از GPS و ارتفاع سنج، خود را در مسیر از پیش تعیین شده قرار می دهد.
صاعقه در حال بازیابی با چتر از نوع صلیبی

ایستگاه کنترل زمینی این پرنده به عنوان سامانه ارسال اطلاعات و فرامین مورد نیاز جهت هدایت و کنترل پرنده که به وسیله خلبان اعمال می گردد توانایی برقراری ارتباط uplink و downlink، دریافت اطلاعات پروازی، ذخیره سازی و نمایش اطلاعات دریافت شده را دارد.

صاعقه2 پس از طی مسیر برنامه ریزی شده به صورت خودکار با تغییر مسیر به مبدأ پرواز خود و یا هر نقطه از پیش تعیین شده باز می گردد. بازیافت این هواپیما معمولاً توسط چتر صورت گرفته و در شرایط اضطراری خلبان می تواند آن را روی باند فرود آورد. در هنگام بازیافت با چتر به منظور جلوگیری از وارد شدن ضربه به بدنه هواپیما از ضربه گیرهای تعبیه شده در زیر هواپیما استفاده می گردد.

جنس بدنه این نمونه نیز از مواد مرکب بوده و کاربرد آن علاوه بر هدف پرنده به منظور آموزش و تمرین پرسنل پدافند موشکی و راداری، فریب دشمن در صحنه نبرد نیز است.

طول این نمونه صاعقه 2.81 متر، دهانه بال 2.60 متر، بیشینه جرم پرتاب 60 کیلوگرم، بیشینه سرعت 230 تا 250 کیلومتر بر ساعت و مداومت پرواز آن 45 تا 60 دقیقه است.

رعد/رعد85 هم نمونه ای از صاعقه مجهز به سرجنگی 10 کیلوگرمی برای عملیات انتحاری با برد 100 کیلومتر و توانایی ارسال تصاویر تا برخورد به هدف است. به این ترتیب کاربر ضمن دریافت اطلاعات از آخرین وضعیت هدف، امکان افزایش دقت در اصابت را با خطای کمتر از یک متر دارد و همچنین در صورت نیاز می تواند با رؤیت هدف مهمتری از طریق تصاویر، به انتخاب آن هدف اقدام کند.
نمونه ای از صاعقه مجهز به دوربین جلونگر

طوفان/چمران2

طوفان نوعی از پهپادهای ایرانی است که برای یافتن و انهدام دشمن با استفاده از جستجوگر اپتیکی ساخته شده است. در این مأموریت پهپاد برای اجرای عملیات رزمی به صورت انتحاری طراحی شده و با ابعاد کوچک ضمن پرتاب ساده از نقاط مختلف بدون شناسایی شدن توسط دشمن به آن نزدیک شده و با سرعت بالای خود، امکان واکنش برای دشمن را بسیار دشوار می سازد. این پهپاد با استفاده از مواد جاذب امواج رادار و سبک ساخته شده و سطح مقطع راداری آن بسیار پایین است. دوربین جلونگر که در دماغه این هواپیما قرار دارد تا آخرین لحظه تصاویر را به صورت بلادرنگ ارسال می کند تا کار هدفگیری به انجام برسد.

به گزارش مشرق، بیشینه سرعت طوفان 250 کیلومتر بر ساعت، شعاع پروازی 100 کیلومتر، سقف پرواز 14000 پا و مداومت پروازی آن 1-2 ساعت عنوان شده است. برد 100 کیلومتری طوفان ارزش عملیاتی قابل قبولی برای آن ایجاد نموده و با مداومت پروازی خود زمان کافی برای جستجوی هدف و حمله به آن را فراهم می نماید. پیکربندی این پهپاد تا حدودی نامتعارف بوده و طرحی بین پهپادهای بال دلتایی و بال پرنده را تداعی می کند. یک موتور ملخی درونسوز که در انتهای بدنه نصب شده نیروی حرکتی طوفان را فراهم می کند.
طوفان در حال فرود

تاکنون دو نمونه از این هواپیما نمایش داده شده است. مکانیزم پرتاب طوفان از نوع JATO بوده و در صورت نیاز به فرود این هواپیما به روش فرود آرام روی زمین بازیابی می شود. با این شیوه پرتاب این پهپادهای کوچک در نزدیکی خطوط مقدم نبرد و یا در فضای جنگ شهری به عنوان یک راه حل فوری و واکنش سریع برای انهدام یک هدف مهم تلقی می شود.

ابعاد کوچک و سطح مقطع راداری ناچیز این پرنده و همچنین امکان خاموش کردن موتور در نزدیکی هدف این مزیت را بوجود می آورد که که تا لحظات پایانی اصابت، دشمن از وجود آن مطلع نشده و از سوی دیگر پس از چندین حمله این نوع پهپادها همواره باید در اضطراب وجود این هواپیما در فضای اطراف خود باشد و اساساً بخشی از توان دشمن معطوف به تلاش برای آگاهی از پرواز این پرنده با مشاهده هر شیء در حال پرواز در نزدیکی خود می شود.
 
در ادامه این بخش از گزارش به معرفی سه نمونه از پهپادهای سبک ساخت شرکت هواپیماسازی ایران(هسا) می پردازیم.

باز
هواپیمای بدون سرنشین «باز» پرنده ای با قابلیت مانور بالا جهت مأموریت های شناسایی و هدف هوایی و همچنین آموزش خلبانی پهپاد در نظر گرفته شده است. بدنه این پرنده به طور کامل از مواد مرکب بوده و با توجه به برخورداری از ارابه فرود چرخدار نیازی به پرتابگر ندارد و از روی باند یا زمین هموار نشست و برخاست می کند. از ویژگی های بارز آن می توان به سهولت مونتاژ و دمونتاژ، آموزش خلبانی و پرواز راحت آن را نام برد. جنس ویژه بدنه نیز باعث کاهش بسیار زیاد بازتاب راداری و افزایش کارایی آن در مأموریتهای شناسایی شده است. این هواپیما قادر است با سرعتی برابر 240 کیلومتر بر ساعت و تا ارتفاع 10هزار پا پرواز نماید.

چابک پر
هواپیمای بدون سرنشین «چابک پر» که یکی از تولیدات هسا است جهت یادگیری فنون اولیه خلبانی پهپاد به ویژه آموزش خلبانان نیروی دریایی در نظر گرفته شده است. از ویژگی های آن می توان به سبکی، مانورپذیری بالا، قابلیت نشست و برخاست از روی سطح آب به وسیله ارابه فرود سورتمه ای مخصوص اشاره نمود. این هواپیما از نوع بال پائین بوده و قابلیت اجرای انواع عملیات نمایشی را دارد. سادگی مونتاژ و دمونتاژ، بسته بندی و تعمیر و نگهداری آسان نیز از دیگر ویژگی های آن است.

تیزپر
پهپاد «تیزپر» به عنوان یک نمونه کوچک و سبک از نوع بال بالا برای آموزش های ابتدایی خلبانی و هدایت پهپادها در نظر گرفته شده است. ویژگی های منحصر به فرد این هواپیما از جمله مانورپذیری بالا و هدایت آسان آن آشنایی با اصول اولیه پرواز را برای فرد آموزش گیرنده راحت نموده است. بدنه تیزپر از جنس چوب های سبک بوده و به سادگی مونتاژ و تعمیر و بسته بندی می شود.

وجود این نوع هواپیماهای آموزشی برای کاهش هزینه های عملیاتی و در دسترس بودن پهپادهای اصلی برای مأموریت ها امری ضروری است. با توجه به اینکه در هواپیمای بدون سرنشین خلبان از نزدیک شرایط پرنده را حس نمی کند درک تمام حالات پروازی پرنده توسط خلبان بسیار مهم است بنابراین علاوه بر شبیه سازهای رایانه ای از هواپیماهای بدون سرنشین آموزشی نیز برای کمک به یادگیری و افزایش مهارت خلبانان استفاده می شود.

تولید این نمونه های آموزشی و تولید بیش از 320 فروند از هواپیماهای بدون سرنشین آموزشی تلاش 1 و 2 نشان از عزم جدی برای آموزش کاربران پهپاد در کشور به بهترین شکل ممکن دارد. همچنین نمونه های جدید با بهره گیری از آخرین دستاوردهای طراحی هواپیماهای بدون سرنشین طراحی شده و برای ارائه خدمت آماده است.
 
پروژه شاهین
یکی از پهپادهای جدید ایرانی است که برای مأموریت آموزشی توسعه داده شده. از نظر پیکر بندی دارای مشخصه های متفاوتی با نمونه های آموزشی قبلی است از جمله دم 8 شکل، بال پیکانی کلاسیک و ریشه بال امتداد یافته که مزایای آیرودینامیکی خاص خود را دارد از جمله این فرم ریشه بال در ترکیب با بدنه به افزایش نیروی بالابرنده منجر می گردد. همچنین شکل ایرفویل(شکل مقطع بال) متناسب با سرعت های پایین بوده و در لبه فرار بسیار نازک است.
 
پهپادهای پروژه شاهین به وضوح پیشرفت در طراحی این نوع از هواپیماها را به نمایش می گذارند و برخورداری از ارابه فرود چرخدار  می تواند نشانگر این باشد که آموزش فرود این چنینی در آینده نزدیک و برای کاربری پهپادهای جدید بسیار نیاز خواهد بود.
 
سهندپهپاد سهند تاکنون در چندین رژه نیروهای مسلح شرکت کرده است و در کنار پهپادهای قائم، خاتم، صیاد، مرصاد و سپهر جزو نمونه هایی است که اطلاعات خاصی در مورد آنها منتشر نشده. از نظر ظاهری شباهتهایی به خانواه پهپادهای مهاجر در آن دیده می شود و وجه شاخص در پیکربندی آن طرح ناحیه دم است که به جای سکان های عمودی و افقی از یک دم به شکل 8(مانند پهپاد پروژه شاهین) استفاده شده که کار هر دو سکان افقی و عمودی را انجام داده و در عین حال بازتاب راداری پایینی نیز دارد.

پهپاد سهند از نوع بال بالا و برخوردار از ارابه فرود چرخدار و غیر جمع شونده است. این پهپاد از نظر ظاهری و پیکر بندی به نمونه آمریکایی شدو آر-کیو-7 شباهت دارد که به طور گسترده توسط ارتش آمریکا در عراق استفاده می شود.
 
سفره ماهیپهپاد موتور جت سفره ماهی که توسط نیروی هوایی ارتش به عنوان یک پهپاد بمب افکن در حال توسعه است از طرحی متفاوت بهره می برد. دو موتوره بودن، بال دلتایی یکپارچه با بدنه با ریشه امتداد یافته تا نوک دماغه، سکان عمودی V شکل و استفاده از اصول طراحی هواپیماهای پنهان کار(رادارگریز) از ویژگی های قابل دریافت از ظاهر آن  است. این پهپاد به همراه یک نمونه ی دیگر که از نظر ظاهری شبیه به جنگنده ها به نظر می رسد از رژه 29 فروردین 1389 ارتش جمهوری اسلامی ایران در معرض دید عموم قرار گرفته اند.
سفره ماهی
 
سفره ماهی در ناحیه دم از سکان های V شکل با فاصله از هم بهره می برد که این طرح ضمن اجرای وظایف مانور دهی به پرنده به کاهش بازتاب راداری نیز منجر می شود. نحوه اتصال چنین دمی به بنده نیازمند مهارت بالایی در طراحی و ساخت و مونتاژ است که نشان از پیشرفت و استفاده از طرح های جدید دارد.
در نمای بالا سفره ماهی مانند یک مثلث به نظر می رسد هر چند که زاویه جلوآمدگی لبه فرار بال در مجموع شکل چهارضلعی را برای آن بوجود آورده است. دو ورودی هوای موتورهای سفره ماهی در زیر بدنه قرار دارد که با داشتن زوایای تند در دیواره ها می توان از این بابت بارتاب راداری کم را برای آن بدیهی دانست.
نمونه دوم که به همراه سفره ماهی به نمایش درآمده نیز از الگوهای پنهان کار بهره گرفته، دو موتوره است و تنها ورودی هوای آن بر روی بدنه قرار داده شده. این محل قرارگیری ورودی هوای موتور به طور کلی دارای مزایا و معایبی است که با اطلاع از مأموریت در نظر گرفته شده برای این پرنده می توان در مورد آن قضاوت نمود. از جمله مزایای آن کاهش بارتاب راداری با توجه به عدم برخود امواج راداری با موتور است که یکی از عوامل ازدیاد سطح مقطع راداری در هواپیماهای نسل قدیم به شمار می رود.

از این دو پهپاد تاکنون اطلاعات فنی اعلام نشده اما در مصاحبه ها صحبت از ساخت نمونه مقیاس بزرگتر آنها به میان آمده است. نکات قابل بحث پیرامون این دو پهپاد بسیار است که از محدوده مد نظر این گزارش خارج است به عنوان مثال در هر دوی این پرنده ها حالتی مشابه کانوپی هواپیماهای سرنشین دار مشاهد می شود که باعث گمانه زنی هایی از جمله اینکه اینها نمونه کوچک از جنگنده های آینده هستند، شده است همانطور که طرح جنگنده های بسیار موفق اف-15 آمریکا و سوخو-27 روسی نیز در ابتدا به صورت نمونه کوچک پروازی هدایت شونده از دور ساخته و آزمایش شدند و سپس نمونه واقعی آنها به تولید رسید.

همچنین ممکن است هر دو نمونه سرنشین دار و بی سرنشین آنها با توجه به نتایج آزمایشات در مقیاس های متفاوت مدنظر باشد.
پهپادی که به همراه سفره ماهی به نمایش در آمده است
 
همین میزان اطلاعات منتشر شده نشان از حرکت نیروی هوایی ارتش به سوی دست یابی به پهپادهای رزمی برای عملیات های آینده دارد همانطور که کشورهای پیشرو در صنعت هوافضا نیز طرح های مختلفی برای این منظور دارند که برخی نیز به تولید رسیده است.
با وجود کرار و سفره ماهی به جرأت می توان ادعا کرد توان طراحی و توسعه سامانه های بدون سرنشین در ایران از سایر کشورهای خاورمیانه نظیر ترکیه و بسیاری از کشورهای آسیایی مانند هند برتر بوده و در آینده ای نزدیک بار بسیاری از مأموریت های هوایی بر عهده آنها خواهد بود.